
فدایی خلق رفیق«هبت اله معینی چاغروند»
تاریخ و محل تولد: ١٨ شهریور ۱۳۲۹خرم آباد – لرستان
شغل: دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران
وضعیت خانوادگی: متاهل و دارای یک دختر
نام پدر :حجت الله
تاریخ دستگیری: ۱۷ آبان ۱۳۶۲
محل دستگیری : تهران
وابستگی سازمانی: فدائیان خلق بیانیه ۱۶ آذر
تاریخ اعدام : شهریور ۱۳۶۷
زندان اوین
نام پدر :حجت الله
تاریخ دستگیری: ۱۷ آبان ۱۳۶۲
محل دستگیری : تهران
وابستگی سازمانی: فدائیان خلق بیانیه ۱۶ آذر
تاریخ اعدام : شهریور ۱۳۶۷
زندان اوین
رفيق هبت در سال ۱۳۲۹ در خرم آباد به دنيا آمد. از همان دوران دبيرستان مسائل سياسی و مبارزاتی به يکی از مهم ترين مشغله های فکری وی درآمد. نخستين فعاليت های مخفی وی در سال های ۴۵ – ۴۶ تبليغات و فعاليت های ضدرژيم سلطنتی همراه با رفقايي بود که در يک هسته مخفی خود را سازمان داده بودند، در سال ۱۳۴۶ توسط ساواک بازداشت و پس از گذراندن ۲ هفته بازجويي با حفظ تمامی اسرار گروه آزاد می گردد. در سال های ۴۶-۴۷ در ارتباط با گروه دکتر هوشنگ اعظمی بخشی از وظايف گروه را به عهده می گيرد. در سال ۱۳۴۷ با اتمام دوره متوسطه در کنکور شرکت و در سال ۱۳۴۸ در رشته روانشناسی دانشکده ادبيات به ادامه تحصيل پرداخت. با ورود به دانشگاه زمينه آشنايي های بيشتر و عميق تری برای هبت فراهم شد و با محافل مخفی مارکسيستی در ارتباطی تنگاتنگ قرار گرفت . در سال ۱۳۴۸ در جريان اعتراضات گسترده نسبت به افزايش قيمت بليط اتوبوس شهری نقش موثری ايفا نمود. در فروردين ماه ۴۸ به رفيق هبت اين وظيفه سپرده می شود که با عبور از مرز ايران و عراق به فلسطين رفته و بخشی از تدارکات سلاح برای گروه دکتر اعظمی و يارانش را فراهم آورد. در مقطع خروج با هوشياری از دامی که عباس شهرياری ، مرد هزار چهره و ساواک برای وی چيده بودند جهيده و به سلامت از منطقه محاصره در خرمشهر دور می شود. در تابستان ۴۹ با محافل متعددی در شهرهای مختلف ارتباط گرفته و در هماهنگی با هم دست به اقدامات افشاگرانه می زنند. از جمله توزيع گسترده اعلاميه ای در محکوم کردن کشتار وحشيانه گروه آرمان خلق در مهرماه ۱۳۵۰ و در دفاع از زندانيان سياسی را توسط اين محافل می توان نام برد. در سال ۵۰ با رفيق عباس هوشمند از اعضای سازمان در ارتباط قرار می گيرد . در سال ۱۳۵۱ با جمع کثيری از فعالين سياسی که در محافل پيش گفته فعاليت می کردند دستگير و پس از شکنجه های طاقت فرسا در دادگاه نظامی به ۲ سال زندان محکوم می گردد. پيش از آن که دوره محکوميت دو ساله هبت تمام شود در تابستان سال ۵۳ گروه دکتر اعظمی به منظور مبارزه مسلحانه در کوه های لرستان حرکت خود را آغاز می نمايند و ساواک وحشت زده از اين خبر بارديگر هبت را به زير شکنجه می برد تا شايد بتواند اطلاعاتی از گروه را از وی بدست آورد. رفيق هبت با وجود اطلاعات موثری که از گروه داشت تمام اسرار را در سينه خود نگاه داشته و دشمن را ناموفق می گذارد. ساواک نيز در ازای اين مقاومت رفيق هبت را از زندان آزاد نمی کند و وی تا سال ۵۶ که هم زمان با جنبش اعتراضی توده ها برای آزادی زندانيان سياسی است در زندان نگاه داشته می شود. با آزادی ، رفيق هبت مبارزات خود را ادامه داده و در سال ۱۳۵۷ در ارتباط با سازمان برای سازماندهی نيروهای هوادار در لرستان راهی خرم آباد می گردد که نهايتا به تشکيل شاخه لرستان سازمان می انجامد. رفيق هبت در دوران فعاليت انقلابی اش به خوزستان منتقل و عضو هيات اجراييه شاخه خوزستان ، ناظر تشکيلات کارگری شاخه در مجتمع فولاد ، ناظر تشکيلات پيشگام و مسئول شورای سردبيری سه نفره کارجنوب ارگان شاخه خوزستان می گردد. در اوايل سال ۱۳۵۹ به تهران منتقل گشته و به عنوان عضو کميته مرکزی فعاليت های تشکيلاتی اش را ادامه می دهد. در جريان انشعاب ۱۶ آذرماه ۱۳۶۰ يکی از پايه گذاران اصلی اين حرکت می گردد. رفيق هبت در ۱۷ آبان ماه ۱۳۶۲ در تهران دستگير و زير شکنجه قرار می گيرد. دشمن با دراختيار داشتن هبت در اين تصور بود که با شکستن وی به اطلاعات گسترده ای که وی داشت دست پيدا خواهد نمود. اما اين بار هم هبت لب به سخن نگشود و نمونه ای از مقاومت زندانيان سياسی در سال های شوم ۶۲ -۶۷ در زندان شد. سرانجام در تابستان ۱۳۶۷ همراه با هزاران تن از زندانيان سياسی دیگری که توسط جمهوری جنایتکار اسلامی ایران به جوخه های آزادی سپرده شدند، اعدام گرديد و پیکر بی جان او را با هزاران عاشق به خون خفتۀ دیگر در گورستانی دسته جمعی (گلزار خاوران) مخفیانه دفن کردند تا شاید با این کار بتوانند بر جنایاتشان سرپوش گذاشته و راه این عزیزان را برای آیندگان در دلها خاموش کرده باشند بی خبر از آنکه پس از ۲۴ سال همچنان یادشان در سینه ها چاودانه و راهشان تا سرنگونی رژیم جهل و جنایت اسلامی ایران پررهرو خواهد ماند.
يادش گرامی باد!
خیلی غلط بیجا کردی فدایی بانام معینی فدایی شده
لایکلایک
تعجب کردم
عکس یک خاین اکتریتی که بعدها عصو باند کشتگر شد و جمهوری جنایت اسلامی را ستایش میکرد
راستی این زندگینامه را از کجا تهیه کرده اید؟ از روزنامه همان کشتگری ها؟
باید تعمق بیشتری کرد
سپاس
صمد
لایکلایک
Aghaye gerami
chera aghaliati ha ra kenare aksariati ha migozari
Aghaye Moini dar ooje koshtarhaye jomhoori eslami ba aksariat bood va az jomhoori jenayat defaa mikard va in kar ra hatta baad az joda shodanash az negahdar be onvane yar o yavare keshtgar baz ham edame dadd. Jodayi 16 Azari ha ( Bande Keshtgar) az negahdar be khatere ekhtelaf bar sare mahiate jomhoori eslami nabood. Aya shoma az in amr agah nistid
Moteassefam
لایکلایک