سیاهکل، مشعل آگاهی

متن صحبت های صمد بهادری طولابی در مراسم بزرگداشت ۴۲مین سالگرد رستاخیز سیاهکل (۱۹بهمن۱۳۴۹)  و همینطور ۳۴مین سالگرد قیام بهمن ۱۳۵۷، در بخش سیاهکل و جوانان اسلوـ نروژ

سیاهکل واژه ای است که هر شنونده را به یاد حماسه سازی های چریک های فدایی خلق می اندازد، چرا که حماسه سازان سیاهکل با بررسی درست و دقیق و نگرشی اصولی در آن برهه زمانی و درک چگونگی مبارزه، فضای خفقان سیاسی حاکم بر جامعه را چنان در هم شکستند که مردم مبارز و آزادیخواه ایران، در پی آن قیام بهمن را پدید آوردند.
اگر چه گفته می شود که رستاخیز سیاهکل با شکست مواجه شد ولی به باور من سیاهکل به مثابه مشعل آگاهی، که راه آینده را روشن ساخت چنان شور و جنبش انقلابی به راه انداخت که حکومت دیکتاتور و تا دندان مسلح رژیم وابستۀ شاه را به زیر کشید و پیروزی را که هدف هر حرکتی است، رقم زد.
هر چند دلاوران مبارز سیاهکل به دست دیکتاتوری موجود، به جوخه های تير باران سپرده شدند ولی به باور یک چریک، این هدف نهایی است که از اهمیت برخوردار است، چرا که چریک فدایی برای رهایی خلق و در راه رسیدن به آرمان هایی انسانی و ایجاد جامعه ای برابر برای احقاق حق توده های زحمتکش، جان شیرین خود را در دست گرفته و با وجود آگاهی به سرنوشتی که پیش رو دارد به مبارزه می پردازد و اینجاست که ارزش های انسانی و معنوی یک فدایی پدیدار می شود؛ چرا که او برای انسان و آزادی اش از چنگال حکومت های ضد انسانی و جنایتکار و به امید رهایی خلق از بند استثمار، بدون هیچ پاداشی گام در راه مبارزه می گذارد. زیرا انگیزه و نیروی محرکه چریک فدائی در این امر تنها ایمان راسخ او به پیروزی قطعی بر دشمنان است.

بزرگداشت ۴۲مین سالگرد حماسه سیاهکل و ۳۴مین سالگرد قیام بهمن، اسلوـ نروژ

بزرگداشت ۴۲مین سالگرد حماسه سیاهکل و ۳۴مین سالگرد قیام بهمن، اسلوـ نروژ

پس از این مقدمه کوتاه اجازه میخواهم یاد و خاطره و همینطور آرمانهای انسانی و مردمی تمامی مبارزین چپ و انقلابی که از زمان انقلاب مشروطه تا کنون جان خود را در راه آزادی و سعادت مردم از دست دادند را گرامی بدارم. از جمله مبارزين جان بر کفی که در جریان حماسه سیاهکل و پس از آن، و همچنین توده های انقلابی که قیام بهمن را رقم زدند و سرانجام جاودانه شدند؛ و در ادامه یادی از مبارزین دیگری کنیم که پس از مستقر شدن حکومت جهل و جنایت اسلامی توسط دست های پشت پرده در سال ۵۷، از پای ننشستند و بر پیمان شان با چریک های فدایی سیاهکل استوار ماندند و سرانجام توسط رژیم اسلامی وابسته که از همان بدو روی کار آمدن، با سرکوب مبارزۀ مردم ترکمن صحرا و ترور رهبران آن، سپس کشتار فجیع در کردستان و همینطور صیادان انزلی و انجام ده ها جنایت دیگر، آن روی سکه را نمایان ساختند و متوهمین به خود را شگفت زده و شرمسار کردند، دستگیر شدند و پس از تحمل شکنجه های قرون وسطایی به دستور شخص خمینی و اجرای حکم توسط گماشتگان وی، دسته دسته تیرباران شدند را گرامی بدارم. همینطور یاد عزیزانی که در طی سا ل های ۶۰ و در بزرگترین کشتار آن دهه به جاودانگی پیوستند فراموش نشدنی است، که یکی از آنها پدرم «محمد حسن بهادری طولابی» است که سالگرد جاودانگی اش هفته گذشته بود. پدرم درتاریخ ۱۴ بهمن ۶۰ برابر با ۲ فوریه به همراه رفیق «عبدالرضا نصیری» و چند تن دیگر از همرزمان شان به جوخه تیرباران سپرده شدند و همینطور در ۱۹ بهمن ۶۰ برابر با ۷ فوریه که ۶۰ تن از مبارزین چپ که تعداد زیادی از آزادی خواهان طایفه چگنی از خرم آباد در میان آنها حضور داشتند، تیرباران شده و تا ابد جاودان شدند. به همین منظور از عزیزان شرکت کننده در این مراسم میخواهم که برای گرامی داشت یاد و خاطره این عزیزان و بستن پیمانی دوباره که همانا ادامه دادن راه آن مبارزان صادق است بپا خواسته و ۱دقیقه کف بزنید.

چریکهای فدائی خلق ایران با در پیش گرفتن راه درست مبارزه و پیش بردن آن با جدیت و قاطعیت هرچه تمامتر، توانستند در دهه پنجاه بزرگترین سازمان چپ در خاورمیانه را که علیه رژیم دیکتاتور شاه مبارزه می کرد و هدفش رسیدن به آزادی و سوسیالیسم برای همه بویژه قشر زحمتکش و کارگر جامعه بود، بوجود آورند. رمز داشتن بیشترین هوادار و عضو در این سازمان چپ سیاسی، انجام کارهای انقلابی، همراه با آگاه سازی مردم در جامعه، و رفتار و کردار انسانی چریکهای فدائی بود که باعث جلب اعتماد مردم به چریکهای فدائی خلق شد. مردم و به خصوص کارگران و زحمتکشان دیدند که چریکها برای سعادت آنها و رسیدن به آزادی، آن چنان با جان فشانی مبارزه می کنند.
نکته ای که امروز وجود دارد و بسیار مهم است دیدگاه جوانان امروز و آینده سازان راه فرداست. نسلی که به خاطر خفقان سیاسی حاکم بر جامعه، و همینطور تبلیغات منفی رژیم جمهوری اسلامی، که تمامی رسانه ها را در اختیار دارد آگاهی و شناخت درست و کاملی از فرهنگ فدایی و آرمان های شان و حتی دیگر اپوزسیون چپ خارج از کشور را ندارند و شوربختانه با وجود تمام بی اعتمادی ها و نفرتشان از حکومت و وضع حاکم، دقیقاً نمی دانند که چه باید بکنند. بخش آگاه تر جوانان نیز به خاطر شرایط اختناق و دیکتاتوری که شدیداً مواظب است که هیچ تشکیلات انقلابی در ایران پا نگیرد، هنوز نتوانسته اند خود را متشکل کرده و دست به مبارزه قاطع علیه رژیم بزنند.
مسلم است که انتقال تجربیات نسل پیشین نسبت به نسل امروز که به آتش زیر خاکستر می مانند، یک وظیفه انقلابی است که باید هر چه بیشتر از طرف جوانان دیروز، که هنوز موضع سیاسی درستی نسبت به مسایل جامعه دارند انجام شود. چرا که انتقال آن تجربه ها و قرار دادن فرهنگ، عملکردها و چشم انداز مبارزین چریک فدائی به جوانان امروز، به این نسل برای انجام وظایفشان کمک زیادی خواهد کرد.
پس از گذشت ۳۴ سال از عمر حکومت ننگین و جنایتکار جمهوری اسلامی، هر چند بخاطر شرایط حاکم، حضور در بین مردم برای کسانی که در خارج از کشور هستند دشوار است ولی امروزه نسبت به گذشته راه های بیشتر و بهتری برای حضور از راه دور وجود دارد، ولی این روش نیازمند از بین بردن تاثیرات منفی القاء شده از طرف رژیم و بعضی گروه هائی است که با نفی مبارزات انقلابی گذشته سعی می کنند تخم یأس و ناامیدی در دل جوانان امروز بکارند.
جمهوری اسلامی طی این سال ها با به راه انداختن تبلیغات منفی در مورد بعضی گروه های مخالف رژیم، بطور وسیع از طریق رسانه هایش، مرتب گوش و ذهن مردم، بویژه جوانان را با واژه خیانت نیروهای انقلابی گذشته پر کرده و از همه بدتر اینکه تمامی مبارزین راستین را برای بدنام کردن زیر همین واژه قرار می دهند و همگی را با لقب ساختگی منافق به خورد مردم می دهند. در چنین شرایطی عجیب نیست که جوانان ناآگاهی هم، تر و خشک را با هم سوزانده و افکاری نادرست در ذهن خود بپرورانند، و نداشتن همین آگاهی های لازم سبب می شود در ادامه و بخاطر ناراضی بودن از وضع حاکم، برخی از جوانان نسبت به برخی از جریانات داخل حکومتی که ادعای تغییر وضع را دارند، توهماتی پیدا کنند و هر چه بیشتر در منجلاب حکومت اسلامی فرو روند.
ضرورت فراهم کردن آگاهی های لازم برای آشنایی جوانان امروز با فرهنگ و نگرش فدایی و چگونگی مبارزۀ آنها برای رهایی مردم از چنگال ظلم و ستم اسلامی، بخاطر دور کردن ذهنیات اشتباه و تا حدودی شستشو داده نسل پس از قیام، در طول این سه دهه است. رژیم جمهوری اسلامی همواره کوشیده است برای بی تاثير کردن از جان گذشتگی های مبارزين و فدائی ها، بسیجی های ضد مردم را سمبل فداکاری جلوه دهد، نیروئی که از نظر رژيم همه چیز خود را برای اسلام فدا می کنند. ولی در اینجا چیزی که اهمیت دارد این است که بسیجی ها نیروئی هستند که در مقابل مردم قرار دارند، آنها را زخمی کرده، شکنجه داده و به قتل می رسانند. در حالی که فدایی برای حمایت و رهایی مردم و توده های زحمتکش است که بپا می خیزد.

در این رابطه دو نمونه از صدها نمونه رفتار چریک های فدایی خلق که در برابر دیده گان مردم رخ داده و همه به آن واقف هستید را مثال میزنم، و آن اینکه رفیق «احمد زیبرم» پس از محاصره توسط نیروهای امنیتی در محله نازی آباد تهران و با کمین گرفتن در منزل یکی از افراد آن محله از آنها درخواست یک چادر می کند و وقتی که چادر را برای او می آورند این فدایی بزرگ و نمونه یک انسان آزاده و راستین، پول چادر مزبور را به آنها پرداخت میکند و پس ازراهنمائی اهالی خانه به زير زمين، در پشت بام سنگر گرفته و تا آخرین لحظه و تا پایان گلوله هایش مبارزه می کند تا سرانجام جاودانه می شود.
یا اینکه رفیق «ایرج سپهری» پس از اینکه در شهر آبادان در محاصره مزدوران و عاملین ضد بشر رژیم قرار می گیرد، برای اینکه به مردم اطرافش آسیبی نرسد، نارنجک اش را در شکم خود منفجر می کند. و یا کمک کردن رفقای فدائی به کشاورزان در زمان کشت و برداشت محصول و بسیاری نمونه های دیگر که شما بهتر از هر کس دیگری به آنها واقف هستید.
این فرهنگی است که در خور ستایش است و بر ماست که آن را از تبلیغات دروغ رژیم، تمیز دهیم و سپس بر جوانان و مردم است، که پس از آگاهی یافتن و شناختن چرایی و چگونگی نگرش و مبارزۀ چریک های فدایی خلق، راه خود را انتخاب کرده و برای رهایی از ستم رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در راه مبارزه درست گام بردارند.
یکی دیگر از ضرورت های اين انتقال تجربه، بخاطر این است که بعضی از جوانان امروز با شنیدن مواردی از آزادی های اجتماعی، در دوران حکومت شاه، که امروزه داشتن آنها به رؤیا می ماند، این موضوع را در ذهن خود می پرورانند که پدران و مادران ما، چرا ناراضی بوده و انقلاب کرده اند؟ در حالی که آنها به این امر آگاهی ندارند که علیرغم همه تفاوت هائی که بین دوره شاه و جمهوری اسلامی وجود دارد، مردم در دوره شاه نیز تحت یک دیکتاتوری عنان گسیخته به سر می بردند. رژیم شاه، آنقدر دیکتاتور بود که حتی مبارزه کارگران یا کشاورزان را برای اندکی بهتر کردن زندگی شان، با گلوله پاسخ می داد و آنها را در خون خود غوطه ور می ساخت.
در پایان این نکته را دوباره تکرار می کنم، و خواهان این هستم که با جوانان امروز وطن، که آینده سازان مملکت هستند، بیشتر در ارتباط باشیم و آنها را با آرمان های آزادی خواهانۀ عزیزانمان که برای سربلندی مردم و داشتن جامعه ای آزاد و سوسیالیسم مبارزه کردند و جان خودشان را تسلیم آزادی خواهی کردند، آشنا کرده و آنها را از نیرنگ ها و تبلیغات دروغ جمهوری جهل و جنایت اسلامی، که فقط منافع خود را می بینند و به خاطر آن ملت آزاده و مبارز را شکنجه و اعدام میکند، دور ساخته و یکبار دیگر به هدف نهایی مان که همان اهداف رزمندگان سياهکل و راه آن حماسه سازان می باشد، وفادار مانده و پرچم آزادی ایران را برافراشته کنیم.

برقرار باد اتحاد خلق های ایران
با سپاس
صمد بهادری طولابی
۲۰۱۳/۰۲/۰۹

صمد بهادری طولابی ـ مراسم بزرگداشت ۴۲مین سالگرد رستاخیز سیاهکل، اسلوـ نروژ

صمد بهادری طولابی ـ مراسم بزرگداشت ۴۲مین سالگرد رستاخیز سیاهکل، اسلوـ نروژ

یک دیدگاه برای ”سیاهکل، مشعل آگاهی

  1. هیچ فرق بین پاسدار و بسیجی شیخی و ژاندارم شاهی نبوده و نخواهد بود هر دو در اختیار جلادان مثل خمینی و شاه خائن بودند و هستند یاد ستاره های شب ستیز سیاهکل بخیر جاویدانه شدند لعنت بر شاه و شیخ

    لایک

  2. از کی‌ تا بحال کشتن چند ژاندارم کشور در سیاهکل مظهر آزادی و مایه افتخار می‌باشد، بجز ننگ و خیانت به ایران اسم دیگری بر این کارنامه قتل نمی‌شود گذشت.

    لایک

    • علی کیمیایی؛
      شما از قماش همان انسان نماهایی هستید که رفاه و آسایش خودتان تنها تفکر شماست، شما با کورکورانه فکر کردن و در نظر گرفتن مسائل شخصی تان راهی را پیش گرفته اید که هیچ انسان آزادی خواه و برابری طلبی که شرف و وژدان اش(وجدان) برای توده های زحمتکش و به قول شما پایین دستی به درد می آید، گام در آن راه نمی گذارد.
      در ضمن گویا شما هیچ گونه مطالعه تاریخی بویژه تاریخ مبارزات ایران، ندارید و عقده های داشتن آزادی های اجتماعی که رژیم اسلامی آنها را از همگان سلب کرده، در شما فوران کرده و فکر می کنید در دوران شاه جنایتکارتر از خمینی(و برعکس) می توانستید لذات بیشتری آن هم فقط برای خود ببرید چرا که دغدغه ای برای قشر ضعیف تر جامعه نداشتید و جامعه ای طبقاتی را شایسته خود میدانید چراکه لیاقت تان کرنش کردن و سر تعظیم فرود آوردن در برابر بالا دستی هایتان است.
      اما انسانهای آگاه و شرافت مندی مانند گروه جنگل که صداقت شان برای همگان روشن است اجازه این یکه تازی ها را به شما نداده و با وجود اینکه بعضا» از قدرت مالی خوبی هم برخوردار بودند و تحصیلات عالیه از دانشگاه های اروپایی داشتند، وژدان بیدارشان این تفکر را در آنها جاری ساخت که در راه آزادی، برابری و سوسیالیسم برای همه توده های زحمتکش گام برداشته و به مبارزه با دیکتاتور وقت برخیزند. شما اگر قدری وقت گذاشته بودید و متن مورد نظر را مطالعه میکردید و چون همیشه کورکورانه و فقط با دیدن واژه »سیاهکل» تنها جمله ای را که با شستشوهای مغزی به خوردتان داده شده و یاد گرفته اید(که در جاهای دیگر هم عینا» ذکر کرده اید) در اینحا هم قلم نمی زدید و قدری روی آن تأمل می کردید.
      چراکه حماسه سازان سیاهکل با وجود اعدام شدن توسط رژیم جنایتکار شاه، حرکتی را پدید آورده بودند که در ادامه مردم آزادیخواه و برابری طلب را جرأت و جسارت داد تا با وجود جو خفقان بپا خواسته و همانطور که دیدید آن حکومت ضد بشر را به زیر کشیدند و شما متوهمین به آن را به یاوه گویی انداختند، تا همگان با خواندن نوشته های شما بیشتر به ماهیت ضد خلقی و وابستگی به امپریالیست تان پی ببرند و البته بهتر هم متوجه خواهند شد که حماسه آفرینان سیاهکل و ادامه دهندگان راه آنها(چریک های فدایی خلق) با آرمان هایی انسانی و برای برابری و رسیدن به جامعه ای آزاد برای همه قشرها جان خود را فدا کردند و یادشان تا ابد در دل ها جاودانه خواهد ماند.
      ضمنا» طوری که از بیوگرافی شما بر می آید، سن تان به داشتن زندگی بلند مدت در دوران سلطنت ضد بشر شاه نمی رسد و از تفکرتان هم مشخص است که سواد تاریخی هم ندارید، یا اینکه همانطور که گفتم انسانی هستید که دوست دارید زیر دست داشته باشید و خودتان هم آقا بالا سر، وگرنه راهی درست انتخاب کرده و متوهم به جریان سلطنت طلب ها نشده و در راهی برای پیشرفت گام بر میداشتید نه در فکر بازگشت به عقب باشید.
      برقرار باد اتحاد خلق های ایران
      زنده باد رزم حماسه سازان سیاهکل و چریک های فدایی خلق ایران.

      لایک

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s