در بزرگداشت خاطره جان سپردگان دهه ۶۰

در بزرگداشت خاطره جانسپردگان دهه ۶۰

در تابستان سال ١٣۶٧ سردمداران جمهوری اسلامی طبق برنامه ای از پيش تعيين شده مبادرت به قتل عام زندانيان سياسی ای نمودند که از سال ها پيش در بيدادگاه های این رژیم، به اصطلاح محاکمه شده و در زندان های سراسر کشور در حال گذراندن دوران محکوميت خود بودند. این جنایت سازمان یافته که طی آن هزاران تن از زندانيان سياسی کشور به قتل رسيدند، نقطه اوج کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی در دهه ۶٠ و ادامه کشتارهائی بود که این رژیم برای سرکوب انقلاب مردم ما از بدو روی کار آمدنش به راه انداخته بود.

واقعيت این است که رژیم جمهوری اسلامی اساساً برای سرکوب انقلاب مردم ایران از طرف آمریکا و قدرت های بزرگ غربی و با توافق آن ها در کنفرانس گوادالوپ بر سر کار آورده شد. این قدرت ها وقتی دیدند که وجود شاه باعث رادیکاليزه شدن انقلاب مردم می شود، دست به تاکتيک محيلانه ای زده و سلطنت پهلوی را قربانی حفظ سلطه طبقه بورژوازی وابسته و نفوذ خود در ایران نمودند. این در حقيقت یک عقب نشينی تاکتيکی برای تدارک حمله استراتژیکی به توده های انقلابی بود. بر این اساس از آن جا که سرکوب انقلاب به عنوان وظيفه اصلی برای خمينی و دار و دسته اش تعيين شده بود، آن ها از روز اول به قدرت رسيدن، تعرض به انقلاب را شروع کرده و در سراسر کشور، بی مهابا انقلابيون و کارگران و زحمتکشان را مورد آماج حملات خود قرار دادند. اولين حملات به طور برجسته در کردستان و ترکمن صحرا صورت گرفت و زندانيان سياسی نيز بدون هيچ گونه محاکمه ای به طور ددمنشانه از دم تيغ جنایتکاران جمهوری اسلامی گذشتند. بعد، در آغاز دهه ۶٠ وقتی رژیم جدید در روزنامه های خود ليست هائی از زندانيانی که در سراسر ایران اعدام کرده بود را درج می کرد؛ ليست هایی که گاه روزانه به صد تن هم می رسيد، توده های مردم در جریان شدت وحشی گری این رژیم قرار گرفتند. لازم به یاد آوری است که همه این جنایت ها در مقابل چشم قدرت های بزرگ بين المللی که امروز سعی دارند خود را مدافع زندانيان سياسی در دهه ۶٠ نشان دهند، با سکوت رضایت آميز آن ها رخ داد.

امروز، بيست و پنج مين سالگرد خاطره جان سپردگان کشتار تابستان سال ١٣۶٧ را در شرایطی پاس می داریم که رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی در تداوم سياست های سرکوبگرانه اش، در انتخابات مهندسی شده خرداد ماه، حسن روحانی از مهره های شناخته شده خود در شورای امنيت ملی را به ریاست جمهوری برگمارده است؛ این رئيس جمهور برگمارده نيز به نوبه خود به افرادی پست های وزارت اعطا کرده است که هر یک در جنایت پيشگی شهره روزگارند. از جمله این افراد، پور محمدی یکی از سه نفر مسئولين و مجریان قتل عام سال ۶٧ در «هيات مرگ» می باشد. این مهره رژیم که به عنوان نماینده وزارت اطلاعات در آن دوره خونين، نقشی اساسی در این جنایت داشت از طرف روحانی به وزارت دادگستری برگزیده شده تا در شرایطی که فریاد دادخواهی خانواده های اعدام شدگان دهه ۶٠ هنوز هم آسمان ایران را درمی نوردد، وی به اصطلاح به داد ستمدیدگان رسيدگی کند!! این واقعيت البته یک بار دیگر نشان می دهد که در جمهوری اسلامی هم چون هميشه، قاتلان به جای باز خواست و مجازات، ارتقا مقام می یابند. واقعيتی که در ٣۴ سال گذشته هر روز تکرار می شود و به همه سازش کاران و فریب کاران یادآوری می کند که رژیم ولایت فقيه هرگز خواهان آن نيست که به خواست و تمایل مردم در شناسائی و مجازات عاملان این جنایت وقعی بگذارد. اما، این حقيقتی انکار ناپذیر است که مجازات آمرین و عاملين کشتار های دهه ۶٠ و قتل عام زندانيان سياسی در سال ۶٧ وابسته به سرنگونی رژیمی است که تا زمانی که بر اریکه قدرت قرار گرفته، جز زندان و شکنجه و اعدام و جز سرکوبِ طبيعی ترین مطالبات مردم پاسخی برای مردم ما ندارد، و به همين دليل هم پاسخ توده های رزمنده ما به چنين دیکتاتوری لجام گسيخته ای مبارزه همه جانبه برای نابودی آن می باشد.

امروز در شرایط رو شدن دستان خون آلود سردمداران جمهوری اسلامی در قتل عام زندانيان سياسی در دهه ۶٠، چه خود امپریاليست ها و چه نيروهائی که حرکت خود را در چهار چوب سياست های امپریاليستی تنظيم می کنند، با اشک تمساح ریختن برای زندانيان سياسی قهرمان ما می کوشند از واقعه خونين کشتار سال ۶٧ به نفع پيشبرد سياست های ضد مردمی خود سوء استفاده کنند؛ و در این ميان جریانات سياسی ای هستند که چشم خود را بر این واقعيت بسته و طی معامله حقيرانه ای، روابط و امکانات خود را در اختيار چنين نيروهائی قرار می دهند. به همين دليل ضروری است بار دیگر با صدای بلند فریاد زنيم که گراميداشت خاطره جان سپردگان دهه ۶٠ و قتل عام زندانيان سياسی در سال ۶٧ ، تنها زمانی معنای واقعی به خود می گيرد که بر آرمان های مبارزاتی آن عزیزان که برای رسيدن به آزادی و ایرانی آزاد و آباد و مستقل و عاری از ستم به پاخاسته بودند، تأکيد شده و امر سرنگونی جمهوری اسلامی با هر جناح و دسته که از طریق بر پائی انقلاب مردمی در جهت قطع قطعی نفوذ امپریاليست ها در ایران ميسر است، در سر لوحه مبارزات قرار گيرد.*

نابود باد رژیم وابسته به امپریاليسم جمهوری اسلامی!
جاودان باد خاطره تمامی جان سپردگان راه آزادی و سوسياليسم!
پيروز باد انقلاب! زنده باد کمونيسم!
با ایمان به پيروزی راهمان
چریک های فدایی خلق ایران
مرداد ١٣٩٢- آگوست ٢٠١٣

*برگرفته از سایت سیاهکل

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s