اخيرا «طرح جامع جمعيت و تعالی خانواده» از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس با هدف افزایش جمعيت در ایران به این نهاد ضد مردمی ارائه شد. به دنبال این امر این روزها اهالی تهران شاهد نصب تابلوهای تبليغاتی ای با عنوان «با یک گل بهار نميشه»، «فرزند بيشتر، زندگی شادتر» در گوشه و کنار شهر هستند. این تابلوها که از سوی «خانه طراحان انقلاب اسلامی» طراحی شده است با نگاهی آشکارا زن ستيزانه و مردسالار در تلاش است تا مردم را به داشتن فرزند بيشتر تشویق کند. بر اساس این تبليغات قرار است که جامعه فلاکت زده ما از خطر پيامدهای «جامعه پير» آگاه گشته و به وحشت انداخته شود تا انگيزه توليد فرزندان بيشتر در مردم افزایش یابد.
دست اندرکاران این طرح دليل راه اندازی چنين پروژه ای را ميزان کاهش باروری در ایران اعلام کرده اند، که به قراری در حال حاضر شاخص آن به ٢/١ رسيده است و به ادعای آن ها اگر همين روند ادامه پيدا کند، بين سال های ١۴١۵ تا ١۴٢٠، یعنی حدود ٣٠ سال دیگر، رشد جمعيت ایران به صفر می رسد و در چنين حالتی جمعيت ایران بسيار سال خورده خواهد شد. بنابراین با پيشنهاد خامنه ای مبنی بر اینکه «لازم است در سياست کنونی جمعيت تجدید نظر شود» چنين طرحی تهيه شده و از همه نهاد های رسانه ای منجمله صدا و سيمای جمهوری اسلامی خواسته شده که با «فرهنگ سازی» این مسئله را در راس برنامه های تبليغاتی خود قرار دهند. همچنين از وزارتخانه های آموزش و پرورش، و حوزه های علميه نيز خواسته شده تا با تهيه کتاب های درسی «سبک زندگی سالم و خانواده متعالی» را به دانش آموزان یاد دهند و آنان را تشویق به ازدواج در سنين جوانی و فرزندآوری بيشتر کنند.
نگاهی به شرایط اقتصادی اجتماعی موجود که رژیم جمهوری اسلامی در چارچوب آن به سياست تشویق افزایش جمعيت دست یازیده است، ماهيت ضد خلقی و عواقب فاجعه بار این سياست را بطور برجسته ای نشان می دهد. همه می دانند که در سایه سياست های چپاول گرانه نظام حاکم، فقر و بيکاری و گرانی شرایط زندگی اکثریت مردم، جامعه را به نيستی و نابودی کشانده و هر روز دامنه زندگی در زیر خط فقر گسترده تر می شود. آیا در زیر سلطه جهنمی دیکتاتوری حاکم و فقر و فلاکت روزافزون براستی قرار است که این «فرزندان بيشتر» باعث «زندگی شادتر» شوند و یا برعکس شکم های گرسنه دیگری را به گرسنگان موجود اضافه کنند؟ رژیمی که اکثریت ٧۵ ميليون ایرانی را در شرایط فقر و فلاکت جهنمی زیر سرنيزه سرکوب خود نگه داشته، امروز آرزوی ازدیاد جمعيت به ١۵٠ ميليون تن و تأمين نيروی کار ارزان برای سرمایه داران را در سر می پروراند. در شرایطی که خود سردمداران جمهوری اسلامی و آن هائی که از نظر این دیکتاتوری خون آشام «خودی» تلقی می شوند، خودشان اعتراف می کنند که: «در سال های اخير با اجرای نادرست و غيرعلمی طرح هدفمند سازی یارانه ها، طبقه متوسط را فقير کرده ایم وخط فقررا بالا برده ایم» (*) درشرایطی که جوانان مملکت از بيکاری جانشان به لب رسيده است و امواج لشکر بيکاران هر گوشه و کنار این کشور را در نوردیده است، در شرایطی که در فضای بس آلوده پایتخت که از تراکم جمعيت در حال خفگی است جمعيت موجود امکان تنفس را هم دارند از دست می دهند، «ولی فقيه» ددمنش جمهوری اسلامی نگران «پير شدن» جامعه شده و دستور بالا بردن جمعيت صادر می کند. آن هم در شرایطی که یکی از برزگترین دستاوردهای شان در ٣٠ سال گذشته، کسب دومين رتبه در جهان در مصرف مواد مخدر می باشد!
طراحان این پروژه بی توجه به عواقب فاجعه بار افزایش جمعيت در چارچوب نظام استثمارگرانه موجود می کوشند تا با توسل به چنين طرح هائی مسئله فرزند بيشتر را به مسئله اصلی جامعه تبدیل کنند. اگر در نظر بگيریم که بر طبق آمارهای رسمی خودشان نرخ بيکاری در جامعه هرروز افزایش پيدا کرده و برای جوانانی که پدران و مادران شان با هزار بدبختی شرایط تحصيلی آن ها را فراهم می کنند ، اساسا شغلی یافت نمی شود و اکثر این جوانان بعد از اتمام تحصيل به اردوی بی شمار بيکاران جامعه می پيوندند، آنوقت متوجه می شویم که با این طرح در آینده تنها ارتش بيکاران پر جمعيت تر شده و از این طریق نيروی کار هر چه ارزان تری در اختيار سرمایه داران قرار خواهد گرفت. آن ها خود به این واقعيت که در جامعه امروز فرصت های شغلی از جوانان گرفته شده است اعتراف دارند. در ماده ٩ این طرح نيز چنين آمده:
«در کليه بخش های دولتی و غير دولتی اولویت استخدام به ترتيب با مردان دارای فرزند و سپس مردان متاهل فاقد فرزند و سپس زنان دارای فرزند می باشد. به کارگيری یا استخدام افراد مجرد واجد شرایط در صورت عدم وجود متقاضيان متاهل واجد شرایط بلامانع است»
در زمانی که امکان اشتغال را از بخش عظيمی از جوانان جامعه سلب کرده اند در شرایطی که اساسا حتی بدون این طرح و این ماده هم اکثر جوانان قادر به پيدا کردن شغل و تشکيل زندگی مستقل نمی باشند ، این ها درصدد حکم دادن برای ازدیاد جمعيت بر می آیند!! وقتی جوانان ما از امکانات شغلی و مالی حتی برای اداره زندگی خودشان هم محروم می باشند چگونه ميتوانند خانواده تشکيل دهند و اگر هم در شرایطی زیر چتر حمایتی خانواده شان توانسته اند ازدواج کنند، چگونه ميشود در چنين شرایط نامناسب اقتصادی، انتظار به وجود آوردن چندین کودک را از آنان داشت؟ در شرایطی که برای تامين مایحتاج زندگی، زن و مرد هر دو مجبور به کار در خارج از خانه می باشند، آن هم در بسياری موارد که مجبور به اتخاذ چند شغل هستند، چگونه می توان انتظار به وجود آوردن و تامين مخارج زندگی و تربيت و پرورش چند فرزند را از آنان داشت؟
البته جای نگرانی نيست، زیرا این رژیم ضد خلقی که برای زندگی توده های مردم پشيزی ارزش قائل نيست و تنها و تنها به فکر افزایش سود سرمایه داران و تأمين نيروی کار برای جامعه سرمایه داری است، برای رفع این مشکل هم «چاره اندیشی» کرده است، چنانچه در ماده ٣٦ این طرح آمده:
«دولت مکلف است پس از عقد نکاح دائم، به هر یک از زوجين یک عدد سکه بهار آزادی و به ازای هر یک از فرزندان سوم به بعد از آن، یک سکه بهار آزادی به مادر هدیه دهد.»
به این ترتيب قرار است که مشکل جوانان با اهدا یک عدد سکه بهار آزادی برای شان حل شود. و تازه، چون بچه اول و دوم هم کافی نيستند و از آن جائی که در رژیم جمهوری اسلامی «با یک گل بهار نميشه ولی با سه گل بهار ميشه»، بعد از به وجود آمدن بچه سوم به بعد، این «موهبت الهی» یعنی اهدا یک عدد سکه بهار آزادی شامل حال خانواده می شود!
به راستی در شرایطی که همين امروز بيش از ده هزار کارگر کارخانه ایران خود رو در اعتراض به شرایط وحشتناک کار و پایين بودن سطح دستمزد شان دست به اعتصاب زده اند، وقتی که کارگران نيشکر هفته تپه دو ماه است حقوق نگرفته اند و به همين دليل هم نمی دانند چگونه با معضلات مقابل زندگی شان روبرو شوند، وقتی که در هر گوشه این جامعه فغان مردم از گرانی و گرسنگی بلند شده است، این کدام بخش از جامعه است که قرار است خوش و خرم، پنج فرزند خود را بر ترک دوچرخه اش بنشاند و به پيک نيک در پارک های خوش آب و هوای پایتخت برود؟ مسلما مد نظر ارائه کنندگان این طرح و تابلو، پولدارها و آقا زاده های بالای شهر نمی توانند باشند، زیرا خودشان هم می دانند که آن ها نيازی به سکه بهار آزادی و وعده های این چنينی ندارند و با لوکس ترین ماشين های آخرین مدل فرزندان شان را به فرودگاه می برند و محل تفریح شان هم نه پارک های آلوده شهر بلکه کشورهای اروپایی و جزایر آن چنانی می باشند.
از سوی دیگر اگر فرزند بيشتر منطقا به تصميم پدر و مادر بستگی دارد، اما در نگاه مبلغين این طرح چيزی که اساسا مطرح نيست نقش زن و مادر می باشد! با نگاهی به پوستر تبليغاتی ای که در این زمينه درست شده است، به راحتی می شود بر دیدگاه مرد سالار غالب بر ارائه دهندگان این طرح پی برد. در این تابلو پدری با ۴ فرزند پسر و یک فرزند دختر، خوش و خرم و احتمالا با شکمی سير و فارغ از غم گرانی و بيکاری، سوار بر دوچرخه از هوای سالم شهر لذت می برند! در حالی که حتی اثری از زنی که قرار است مادر این ۵ فرزند بوده باشد در پوستر دیده نمی شود! در این تابلو در حالی که مردی که ۵ فرزند دارد شاد و خندان جلوه داده شده اما بر عکس در گوشه دیگر پوستر، پدری با تنها یک فرزند پسر، غمگينانه به سوی سرنوشتی نا معلوم پا می زنند! تبليغاتی که نشان می دهد در ذهن عقب مانده و ارتجاعی سران جمهوری اسلامی زنان حتی در تبليغات افزایش فرزند هم جائی را اشغال نمی کنند.
این در حالی ست که بر طبق آمار دولتی، بيش از ١٢ در صد از خانواده های ایرانی را زنان تنها سرپرست خانواده تشکيل می دهند که تنها در ۵ سال گذشته ٩٠٠ هزار تن به این بخش از زنان جامعه اضافه شده است. رقم زنان تنها سرپرست خانواده اکنون به بيش از ٢/۵ ميليون تخمين زده می شود. که تعداد قابل توجهی از اینان زنان بيوه زیر سن ١٨ سال می باشند که همسران خود را بر اثر اعتياد از دست داده اند.
در شرایطی که فقر و تهی دستی در جامعه بيداد می کند، بدون شک چنين طرحی اگر واقعاً عملی شود درحالی که کل جامعه تحت سلطه ما را به سوی فقر و فلاکت و محروميت بيشتر سوق خواهد داد به هر چه وخيم تر شدن زندگی زنان نيز دامن زده و زنان بيشتری را به قعر فقر و ناکامی خواهد کشاند. زنان کارگر و زحمت کش، زنان تنها سرپرست خانواده که کمرشان زیر فقر ناشی از سيستم ظالمانه اقتصادی حاضر خرد شده است، باز هم ضربه های بيشتری را از چنين پروژه هایی خواهند خورد. هم چنين طرحی در صورتی که به عنوان قانون در آمده و جنبه عملی پيدا کند بدون شک دست کارفرمایان را جهت بهره وری هر چه بيشتر از کار زنان باز خواهد گذاشت و زنان را مجبور خواهد کرد که نيروی کار خودشان را حتی ارزان تر از امروز در اختيار کارفرمایان قرار دهند. امری که بدون شک تاثير بسيار وحشتناک خود را بر زندگی مردان کارگر نيز خواهد گذاشت. در چنين شرایطی کارفرمایانی که در شرایط رکود اقتصادی به دنبال سود هر چه بيشتری می باشند نيز از این فرصت بدست آمده برای تنزل سطح حقوق کارگران مرد استفاده خواهند کرد. بنابراین، نياز به کنکاش بيشتری در وضع جامعه نيست تا معلوم شود اثرات طرح فوق تا چه حد مغایر با تبليغاتی است که رژیم امروز به راه انداخته است. همه واقعيات گویای آنند که در شرایط سلطه دیکتاتوری ضد خلقی جمهوری اسلامی طرح «فرزند بيشتر» هيچ «زندگی شادتری» را به ارمغان نمی آورد و اساسا تا زمانی که این رژیم ارتجاعی با هر جناح و دسته اش به دست پرتوان کارگران و زحمت کشان از بيخ و بن سرنگون نشود هيچ شادی برای خلق های دربند ایران به وجود نخواهد آمد.**
سارا نیکو
آذر ١٣٩٢- دسامبر ٢٠١٣
(*) خبرگزاری دانشجويان ايران – دوشنبه ٢٩ مهر ماه
**برگرفته از سایت سیاهکل