حراج «کلیه» در کوچه شهید «فرهنگ حسینی»

کوچه شهید «فرهنگ حسینی» از آن کوچه‌های سنگین و نفس‏ گیر تهران است، ورود و خروج به کوچه شبیه ورود و خروج در یک واهه دشوار تاریخی است، همان جایی که نفس بند می‏ آید و اضطراب از حد می‏ گذرد. همان جایی که احساس عذاب وجدان و تمام پرسش های دشوار فلسفی توی ذهنت صف می‏ کشد که مرگ؟ که زندگی؟ که تن؟ که فقر؟ با مردمان ساده این شهر چه می‌کند؟ همه از یک کنجکاوی ساده شروع شده بود.

بنا به گزارش ها، دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۲ راهی کوچه شهید «فرهنگ حسینی» در ولی عصر شده بودم. برای گپ و گفتی دوستانه با رییس انجمن حمایت از بیماران کلیوی تا از کمپینی بگویم که هدف اش اعتراض مردمی به تحریم‌هایی است که این روزها نه شهروندان عادی که زندگی بیماران ایرانی را هم تحت شعاع قرار داده. حالا عده‌ای بیایند و بگویند که تحریم‌ها شامل حال مردم عادی نمی‌شود و دارو و درمان که تحریم نبوده و نیست. اما واقعیت موجود در خیابان‌های شهر و راهروهای بیمارستان‌های نمور چیز دیگری می‌گوید، روایت اش آن قدر تلخ است که شاید سازمان ملل هم چندان تمایلی به شنیدن اش نداشته باشد. کوچه شهید «فرهنگ حسینی»، نزدیک ولی عصر است، نخستین‌بار سر به هوا آمدم و خیلی چیزها را ندیدم. حالا تصاویر تازه‌ای روبه‌رویم ردیف شده.

حراج «کلیه» در کوچه شهید «فرهنگ حسینی» به خواندن ادامه دهید