گرامی باد نام و خاطره زنده یاد نوراله اسدیان!

نوراله اسدیان ۱

کارگر زنده‌اندیشی که با همتی بلند در ستایش زندگی و زیبایی، آزادی و سوسیالیسم عاشقانه به قلب دریا زد.

زمانی که عشق و صداقت، آگاهی و هوشیاری و مبارزه هدفمند و روشن، حرف اول و آخر را می‌زد، رفیق نوراله اسدیان با شوری در درون و لبخندی صمیمی و پر مهر که در عمق قلب وفادارش ریشه داشت با اعلامیه‌ها و نشریه‌هایش، کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش در گسترده محیط‌های کاری جنگ و نبرد روزمره کار و سرمایه در صف اول و در کنار یارانش میدان‌داری می‌کرد.

پیام رسالت تاریخی دفن کردن سرمایه‌داری و میراثش را که بر عهده طبقه‌اش سپرده شده است را به خوبی و نیک آموخته بود.

یک مروج سازمانده ارزنده و یک مبلغ کمونیست در میان طبقه‌اش بود و زبان اعتراض و رفیق صدیق هم طبقه‌ای‌هایش. دست در دست یارانش خواست‌های زیبا و زندگی‌ساز آزادی و برابری را دلاورانه به رخ ارتجاع می‌کشیدند و در شوراها و تشکلات مستقل کارگری رعشه بر اندام رژیم سرمایه‌داران انداخته بودند. تمام همت‌اش را جسورانه و آگاهانه در خدمت پاشاندن بذر نورافشان آگاهی، اتحاد و تشکل‌یابی و سوسیالیسم می‌گذاشت.

اولین رزمندگانی شهر بود که پرچم مبارزه رزمندگان در راه آزادی طبقه کارگر را بلند کرد و با باوری ستودنی در کنار زحمت‌کشان شهر و روستا برای رهایی انسان، زندگی و شادابی که میان خرابه‌های فقر و استثمار دفن شده بودند جانانه و دلاورانه در سرزمین مرگ دل را به دریا زد تا به فرزندانش نسل کنونی در میدان، راه را نشان دهد که چطور باید از میدان مین‌گذاری شده اسلام و سرمایه گذشت.

کارگر رزمنده نوراله مرد کار بود و عمل؛ همیشه می‌گفت هیچ انسان با‌شرف و آگاهی نباید دست از مبارزه طبقاتی بردارد، چون که این رژیم و سرمایه‌دارانش استعداد و جنون‌شان در قتل عام و استثمار است و خون آزادی‌خواهان و برابری‌طلبان را چون سیل جاری می‌کنند.

در حالی که در کارخانه‌های فرسوده، تازیانه استثمار فرمان‌روایان سود و سرمایه بی‌رحمانه بر گرده‌اش فرود می‌آمد و بعد از کار، چاقو و دشنه جانیان اسلامی، خودش و آمال‌هایش را نشانه می‌رفتند، با این حال از ثانیه ثانیه حیات پر بارش مایع می‌گذاشت و به حق از پیشروان خستگی‌ناپذیر طبقه‌اش بود.

این انسان پرشور به خاطر این که اسم آزادی و مقاومت، سعادت و عدالت را خوانده بود و یاد گرفته بود که در عشق و محبت کارگران و زحمت‌کشان رشد کند و در کنارشان انسانیت و زیبایی را داراتر کند، نه اسلام و نه سرمایه هیچ کدام تحمل‌اش را نداشتند و در مراسم چهلم برادرزاده‌اش رفیق سیامک اسدیان (اسکندری) در آبان‌ماه ۱۳۶۰ دستگیر و در زمستان همان سال (گویا دی‌ماه) جنایت‌کاران اسلامی سری پر شور را بر سینه‌ای مالامال عشق و آرزو خم کردند.

درندگان اسلام و سرمایه چون نتوانستد او را بشكنند و یا بخرند و رویاهایش را صاحب شوند تصمیم به نابودی‌اش گرفتند و طبقه گارگر ایران یکی از شریف‌ترین یارانش را از دست داد.

یاد و راه تمامی آزادی‌خواهان و برابری‌طلبان همواره زنده و گرامی‌باد!

*متن از فیس‌بوک آقای عزیز عارفی

زنده یاد نوراله اسدیان

زنده یاد نوراله اسدیان

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s