«سایت پریسکه» گروه تلگرامی ندارد!

رفقا، دوستان و همراهان گرامی سایت پریسکه؛ جوانان آگاه و مبارز!

به اطلاع شما عزیزان می‌رسانم که «سایت پریسکه» گروه تلگرامی ندارد!

در هفته‌های اخیر گروهی تلگرامی با نام «پریسکه» راه‌اندازی شده است که موجب ایجاد ابهام برای عزیزانی شده و در همین راستا پرسش‌هایی را نیز در مورد ارتباط «سایت پریسکه» با آن گروه تلگرامی با من در میان گذارده و خواهان روشنگری شده‌اند.

لازم به توضیح است که گروه تلگرامی پریسکه (در گروه تلگرامی اعضا می‌توانند در گروه پست ارسال کنند و یا پیام‌هایی را رد و بدل کنند) در تاریخ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۱ توسط آقای محمد کاشفی که دارای یک سایت شخصی به نام «عقاب‌های طلایی زاگرس» است و در تلگرام هم یک کانال تلگرامی (در کانال تلگرامی اعضا نمی‌توانند پست و یا متنی را در کانال بگذارند و تنها می‌توانند پست‌های آن کانال را بخوانند.) با همین نام یعنی عقاب‌های طلایی زاگرس دارد راه‌اندازی شده و تبلیغ بیرونی شد.

از آنجا که آقای کاشفی دارای یک سایت و کانال تلگرامی با نام «عقاب‌های طلایی زاگرس» می‌باشد این اقدام ایشان و راه‌اندازی گروهی تلگرامی آن هم نه با نام عقاب‌های طلایی زاگرس (و یا هر نامی دیگر) بل با نام «پریسکه» هر انسان آگاه و قدری مطلع از شیوه فعالیت در حوزه سیاسی و عرف معمول در میان نیروهای سیاسی مبارز را به تعجب وا داشته و سبب به وجود آمدن پرسش‌هایی در افکار عمومی گشته که تعدادی از آنها به صورت شفاهی و کتبی برای وب‌گاه پریسکه و خود من ارسال شده‌اند. 

از جمله این که «چرا باید آقای کاشفی خود را مجبور ببیند تا آویزان اعتبار یک سایت شناخته شده و با مواضع رادیکال برای کسب و کار جدید خودش باشد.»

من پس از پیگیری قضیه از این اقدام ایشان حیرت‌زده شده بودم و ابتدا فکر می‌کردم که آقای کاشفی سهوا و بدون اطلاع این کار را انجام داده‌اند. اما با جست‌وجو در مشخصات و معرفی گروه پریسکه‌ای که ایشان راه‌اندازی کرده بودند بیشتر شگفت‌زده شدم زمانی که دیدم ایشان در قسمت اطلاعات گروه خود متنی را که به عنوان معرفی‌نامه در «سایت پریسکه» متعلق به من نوشته شده است را کپی و با تغییراتی بسیار جزیی در یک یا دو واژه برای گروه تازه تاسیس خود استفاده کرده‌اند.

به دلایل ذکر شده و به خاطر احترامی که برای اصول و پرنسیب‌های کار مبارزاتی قایل بوده و هستم و برای جلوگیری از هر گونه تشنج و پیش‌داوری، ابتدا به ایشان پیامی خصوصی داده و متذکر شدم «این کار در عرف موجود و اصول مورد احترام نیروهای مبارز قابل تایید نیست و سنت بسیار بدی هم به جا می‌گذارد؛ که مثلا فردا یکی پیدا شود و با هر موضعی تبلیغ شما در مورد سایت عقاب‌های طلایی زاگرس را با کمی حذف و تعدیل استفاده کرده و یک صفحه اینستاگرام، فیس‌بوک یا کانال و گروه تلگرامی را به همان اسم راه بیاندازد» و به ایشان یادآور شدم که «همه می‌توانند ببینند که شما سایتی به نام عقاب‌های طلایی زاگرس دارید و گروه متبوع‌تان را هم مثلا می‌توانید به همان نام معرفی کنید.»

در نتیجه از آقای کاشفی خواستم که «اصول متعارف حاکم بر کار مبارزاتی در فضای مجازی را رعایت کرده و نام «پریسکه» را تغییر داده و از به وجود آوردن این شبهه در میان فعالین سیاسی در مورد ارتباط گروه شما با سایت پریسکه و کانال تلگرام و اینستاگرام پریسکه‌ی من خودداری کنید.» و خاطر نشان کردم که «بدون شک هیچ انسان بی طرفی نمی‌تواند چنین رفتاری را در میان نیروهایی که خود را مخالف جمهوری اسلامی، مخالف هر شکلی از فریبکاری و ارتجاع و مبلغ ارزش‌های دموکراتیک می‌دانند بپذیرد و بر آن مهر تایید بزند. این کار فقط به خود شما لطمه می‌زند.»

اما آقای کاشفی به جای یک برخورد مسئولانه، مطابق پرنسیب‌های خود راه دیگری را برگزید. در واکنش به نکات بالا پاسخی را که از آقای کاشفی دریافت کردم به این صورت بود که «نام ها برند تجاری نیستند و از پدر به پسر نمی رسد . . .» و در ادامه اشاره کردند که «نام پریسکه بعنوان گروه تلگرامی تائیدیه گرفته و ادامه راه فدایی است که شما وارث ان نیستید» و در ادامه توجه مرا به سایت‌هایی جلب کردند که نام «پریسکه» را برای خود انتخاب کرده‌اند بدون آن که به این موضوع توجهی کرده باشند که دامنه (Domain) آنها چیست و در چه زمینه‌ای فعالیت دارند یا اینکه آن سایت خبری در چه سالی (پیش از راه‌اندازی وب‌گاه پریسکه من و یا بعد از آن) راه‌اندازی شده و از همه مهم‌تر از سوی چه نیرو یا رژیمی و با چه اهدافی راه‌اندازی شده و مربوط به کجاست؟ در واقع آقای کاشفی برای توجیه اقدام غیر اصولی خود تنها مجبور شد که کار خود را با کار مرتجعین یا عناصر رژیم مقایسه کرده و عملکرد خود را با شیوه کار رژیم که همواره برای ایجاد ابهام و تحریف ارزش‌ها در میان مردم و نیروهای مبارز تلاش می‌کند توجیه کند.

نکته مهم دیگر در توجیهات آقای کاشفی این بود که تمام این کار زشت و غیر اصولی، به عنوان «ادامه راه فدایی» که تنها من «وارث» آن نیستم جا زده شده است. همچنین آقای کاشفی نشان داد که از کپی کردن و استفاده غیر اصولی از متن معرفی‌نامه‌ی سایت پریسکه به عنوان یک سایت رادیکال مبارزاتی هراسی ندارد اما برای «کپی رایت» «برند تجاری» بورژوازی احترام قایل است و به همین خاطر برای مشروع نشان دادن کار زشت خود به من پاسخ می‌دهد «پریسکه» «برند تجاری نیست». چرا که در دیدگاه کاسبکارانه بورژوایی باید به قانون عدم کپی رایت برند تجاری گردن نهاد در حالی که سواستفاده از نام و محتوای یک سایت مبارزاتی متعلق به زحمت‌کشان و راه فدایی به زعم آقای کاشفی برای ایشان «مالیات» و یا مجازاتی ندارد.

با این پاسخ هر خواننده‌ای می‌تواند عزم آقای کاشفی در اصرار بر سنت‌گذاری‌های زشت و غیر اصولی‌ای را مشاهده کند که نه تنها کوچک‌ترین سنخیتی با اصول، آرمان‌ها و سنت‌های «راه فدایی» و «جنبش فدایی» ندارد بلکه برعکس انسان را یاد شیوه‌های کثیف باند فرخ نگهدار و شرکای‌شان می‌اندازد که زیر اسم ادامه «راه فدایی» با استفاده از همین شیوه‌ها در مقطعی بزرگ‌ترین ضربات را به «جنبش فدایی» مبارزات توده‌ها و اعتماد جوانان مبارز به فدایی واقعی زدند.

به رغم این من کوشش کردم به آقای کاشفی فرصت دیگری برای تصحیح این شیوه برخورد ناپسند و غیر اصولی بدهم. پس با عزیزی تماس گرفته و با توجه به اعتمادی که به ایشان و آگاهی‌شان از مسایل دارم قصد داشتم که از ایشان مشورت گرفته و به واقع از نظر عرف و پرنسیب‌های سیاسی برای چگونگی برخورد در این زمینه اطلاعاتی بگیرم. این عزیز پس از پاسخ‌گویی به پرسش‌های من و در واقع نادرست خواندن این کار آقای کاشفی از من خواستند که به خاطر آشنایی با آقای کاشفی از هر اقدامی صرف نظر کنم تا ایشان با آقای کاشفی صحبت کرده و این مساله را به شکلی دوستانه و رفیقانه حل و فصل کنند.

در نتیجه‌ی صحبت‌های این عزیز با آقای کاشفی روشن شد که ظاهرا ایشان با پذیرفتن این نکته که «هر کاری در راستای اینکه دشمن مشترک سواستفاده کند دقیقا کمک به شادی دشمن و تضعیف نهال اعتماد میان سرنگونی طلبان پراکنده است» از آن عزیز نام‌برده «وقت» خواسته بودند تا مساله را به شکلی اصولی حل کنند. اما پس از این «وعده» تنها اقدامی که در مورد گروه تلگرامی مذکور صورت گرفت تقلیل یافتن معرفی‌نامه‌ی آن گروه به «(در گویش لری  : اخگر را پریسکه تلفظ می کنند )» بود که این جمله کوتاه هم با اندکی تغییر برگرفته از سایت پریسکه است!

آقای کاشفی تصمیم خود را گرفته بود که نام جعلی و دشمن شاد کن «پریسکه» را برای خود به هر قیمتی _حتی زیر پا گذاردن سنت‌ها و اخلاق شناخته شده‌ی فداییان واقعی و اصیل_ حفظ کرده و مخاطبان خود را بازی دهد و از آن بدتر این کار را به نام  ادامه «مرام» و «راه فدایی» انجام دهد.

در نهایت امر برای بار دوم به آقای کاشفی پیامی خصوصی ارسال کرده و در آن از ایشان پرسیدم که با توجه به صحبتی که با آن عزیز داشته و بر اساس آن تا کنون اقدامی برای تغییر نام گروه خود انجام نداده‌اند اکنون تصمیم‌شان چیست؟

آقای کاشفی در پاسخ خود اذعان داشتند که «من آن قسمت که بشما و نام نشریه پریسکه مربوط بود را پاک نمود و فقط به اسم پریسکه به معنای اخگر کفایت کردم . این گروه تلگرامی با فعالیتهای شما و دوستان هیچ مغایرتی ندارد . . .» و پس از اشاره کردن دوباره به این که حدود ده‌ها نشریه، گروه، رادیو و … به این نام وجود دارد اعلام داشتند که «من مسیر و راه خودم راه دارم و شما هم همینطور ……..در حد توان به پیشنهاد شما و […] عزیز توجه کردم …….» و در پایان پاسخ خود به صورت مضحک و عوام‌فریبانه‌ای اشاره کردند که «و پیشنهاد دارم در صورت تمایل ادمین گروه شوید وووو به راه و مرام فدایی و جنبش فدایی کمک نمایید.» در واقع او با این پیشنهاد «سخاوت‌مندانه» از من می‌خواست که در انجام یک کار فریبکارانه یعنی جعل نام وب‌گاه پریسکه و راه اندازی یک جریان موازی و غلط انداز، ایشان را به عنوان «آدمین» نیز یاری دهم و با این کار تمام اصول مبارزاتی‌ای که از امثال پدر مبارز خود، تمامی مبارزین واقعی و از نسل سیاهکل و فدایی واقعی آموخته‌ام مثل خود ایشان لگدکوب کنم. با این پاسخ کودکانه ایشان در واقع کوشش کردند صورت مساله را پاک کنند.

در اینجا لازم است که برای آگاهی‌رسانی تاکید کنم که «نشریه پریسکه» و گروهی به همین نام توسط پدرم محمدحسن بهادری طولابی در روزهای نخست استقرار جمهوری اسلامی تشکیل داده شد که جوانان مبارز و رهرو فدایی از این طریق با فعالیت‌هایی مانند برگزاری گروهی مطالعاتی، نوشتن اعلامیه، مقاله و شعارهای ضد حکومتی در نشریه نام‌برده و پخش و ترویج آن در پیشبرد مبارزه علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی تلاش می‌کردند؛ و اینجانب هم پیرو همان اهداف انقلابی در حدود ۱۰ سال پیش اقدام به راه‌اندازی سایتی به نام «پریسکه» کرده و در معرفی‌نامه آن به چگونگی بنیان‌گذاری آن در روزهای پس از قیام بهمن ۵۷ توسط پدر و یارانش اشاره داشته و توضیح دادم که پدر «در چهاردهم بهمن سال سیاه شصت در اوین به جوخه تیرباران سپرده‏ شد تا صفحات پریسکه تا ابد سپید بماند. اما تا شب هست جرقه‌ها به چشم می‌آیند. این پریسکه است!»

اما آقای کاشفی با وجود آگاهی کامل نسبت به نکات بالا و دنبال کردن سایت پریسکه و کانال تلگرامی آن و حتی استفاده از مطالب و عکس‌هایی که در سایت پریسکه منتشر می‌شود و گاها منبع را نیز ذکر نمی‌کردند _و البته هیچ‌گاه به ایشان تذکری هم از سوی من داده نشده بود._ متاسفانه عرف و پرنسیب‌های سیاسی را زیر پا گذاشته و اقدام به درست کردن آن گروه تلگرامی کردند؛ بدون آنکه حتی این پرنسیب را رعایت کنند که به مخاطب خود توضیح دهند که گروه تلگرامی ایشان ربطی به سایت شناخته شده پریسکه ندارد و فقط از اسم و برخی محتویات آن استفاده کرده است.

در رابطه با این مساله به رغم پیام‌هایی که به ایشان داده و موارد بالا را متذکر شدم، آقای کاشفی نشان داد که قدرت و شهامت دست کشیدن از شیوه‌های رسوا و نخ‌نمای خود را ندارند. اما جالب اینجاست که این اولین مورد از کارهای تفرقه افکنانه و دشمن شاد کن ایشان نیست. با نگاهی به محتویات فضای مجازی متوجه شدم که برخورد زشت آقای کاشفی با وب‌گاه پریسکه اولین مورد از این کارهای او نیست بلکه فعالین سیاسی مبارز بارها به او و سازمان متبوعش در مورد مصادره و جعل عکس‌ها و پوسترهای سایر افراد و نیروها تذکر داده‌اند و ایشان در پاسخ با بی خیالی تمام شانه بالا انداخته و کارهای نادرست خود در مصادره مطالب سایرین را با پاسخ های کودکانه و حتی طلبکارانه توجیه کرده‌اند.

به همین صورت کوشش‌های صادقانه من برای متوجه کردن آقای کاشفی به غلط بودن و غیر اصولی بودن و ضد مرام فدایی بودنِ کار اخیر ایشان نیز افاقه‌ای نکرد و اینجانب پس از دریافت پیام‌های مکرر از سوی دوستان و رفقای گران‌قدر و با توجه به عدم رعایت اصول و عرف ابتدایی در این حوزه‌ی مشخص مجبور به روشنگری در این زمینه در افکار عمومی از طریق نوشتن این مطالب شدم.

از این فرصت استفاده می کنم و با اعتقاد به «مرام» فداییان اصیل و صادق از تجارب سیاسی ارزشمندی که در نتیجه‌ی مطالعه کار و فعالیت‌های نسل «جان‌های شیفته»‌ای نظیر پدرم و هزاران هزار تن از جان‌باختگان راه آزادی و سوسیالیسم علیه رژیم‌های مردم ستیز شاه و جمهوری اسلامی کسب کرده‌ام به آقای کاشفی و امثالهم اطمینان می‌دهم که با شیوه‌های نامقدس نمی‌توان به اهداف مقدس دست یافت و استفاده از این شیوه‌های زشت چیزی جز شاد کردن دشمنان مردم و رسوایی برای مروجین چنین روش‌های منسوخ توده‌ای-اکثریتی به ارمغان نخواهد آورد.

با وجود مصادره اسم وب‌گاه پریسکه برای راه‌اندازی کسب و کار جدید آقای کاشفی هر خواننده‌ای می‌تواند متوجه شود که وب‌گاه پریسکه‌ی من مبلغ و مروج آرمان‌های مبارزاتی طبقه کارگر و زحمت‌کش، زنان و جوانان و فداییان راستین و تمامی جان‌باختگان راه آزادی و سوسیالیسم و در یک کلام رادیکالیسم انقلابی در حد توان وسع خودم در میان نسل جوان بوده در حالی که در گروه تلگرامی جعلی پریسکه هر متاع غیر انقلابی هم یافت می‌شود.

در پایان باز هم اعلام می‌دارم که «سایت پریسکه» تنها و تنها یک کانال تلگرامی (و نه گروه) و یک صفحه اینستاگرامی را مرتبط با خود دارد و لاغیر و آدرس‌های آنها به شرح زیر می‌باشند.

با ایمان به پیروزی راه‌مان!
صمد بهادری طولابی

💥 وب‌گاه #پریسکه:
http://www.periske.wordpress.com

💥 صفحه اینستاگرام پریسکه:
http://www.instagram.com/periske57

💥 کانال تلگرام پریسکه:
https://t.me/Periske57

بیان دیدگاه