این مزدوران شاغل در نظام شغلشان این است که با اعمال وحشیگری در جهت سرکوب مردم محق و معترض به سیاستهای رژیم بتوانند چند صباحی به عمر ننگین این نظام و حاکمان جنایتپیشهاش بیفزایند. اما دریغ از آنکه «دیر نیست، دور نیست، روز رستاخیر خلق!»
در حالی که جوانان انقلابی و مردم به جان آمده خطاب به مزدوران رژیم فریاد میزنند «بیشرف، بیشرف» و در حالی که در بسیاری نقاط جوانان دلاور با دستان خالی و یا با سنگ و چوب جلوی مزدوران مسلح حکومت که سلاحشان را به طرف مردم نشانه گرفتهاند، بی پروا ایستاده و با فریاد «بی ناموس شلیک کن» با آنها مواجه میشوند، شاهد هستیم که شعارهایی در بعضی ویدیوها نمایش داده میشوند که مضمون آنها درخواست حمایت از سوی نیروی سرکوبگر میباشد.
این گونه شعارها که بیشتر از سوی کانالهای تلویزیونی وابسته و ارتجاعی برجسته میشوند به هیچ رو یک رویکرد غالب نخواهد بود. تجربه خیزشهای سال ۸۸ و ۹۶ نشان داده است که این گونه شعارها توسط عوامل رژیم در میان جمعیت خشمگین سر داده شده و برخی هم ناآگاهانه آن را تکرار میکنند.
تجربه مبارزات مردم آگاه ما نشان داده است که نیروی انتظامی این ماشین سرکوب دولتی، نه تنها در ایران بل که در تمامی کشورها (نمونههایی چون فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، آمریکا، یونان، هنگکنگ و…) حامی مردم نبوده و نیستند، آنها آموزشدیدهی سرکوب تودههایی هستند که علیه رژیمهای ضد مردمی و دزدان حاکم به پا میخیزند و یا اعتراض میکنند.
شواهد نشان داده است مادامی که در اعتراضات تودهای، مردم خط قرمزها را رد کنند حتی اگر قبل از آن شعار «نیروی انتظامی، حمایت! حمایت!» را هم سر داده باشند این مزدوران جهت عقب راندن مردم حتی اقدام به شلیک مستقیم به سوی معترضین هم میکنند.
آموختههای مبارزاتی مردم به پا خاسته نشان میدهند که در بسیاری از شهرها تودههای به جان آمده حق نیروی انتظامی را کف دستشان گذاشته و با آتش زدن کلانتریها و پایگاههای بسیج، این سمبلهای فشار و سرکوب رژیم، نظر واقعی خود در مورد نیروهای سرکوب حکومتی را به نمایش گذاشتهاند.
آنها همچنین در نبرد نا برابر با حکومت به درستی ارگانهای سرکوب و ستم چون بانکها، حوزههای علمیه، پمپ بنزینها، کلانتریها و … را به آتش کشیده و خشم به حق خود را نسبت به رژیم و حاکمانش عینیت میبخشند.
بنابراین باید درک کرد که مزدوران نیروی انتظامی صرف نظر از ماهیت طبقاتی خویش که اکثرا از فقرا هستند اما به خاطر خدمت در ارگانهای سرکوب است که پول میگیرند و با کشتار و سرکوب مردم به دفاع از طبقه حاکم میپردازند؛ بی آنکه خود درک کرده باشند که از کدام طبقه اجتماعی آمدهاند.
تنها با از کار انداختن این ماشین سرکوب مثل نیروی انتظامی، ارتش، سپاه و بسیج است که مردم ما قادر به سرنگونی رژیم شده و خواهند توانست به خواستهای بر حق خود مانند سرنگونی جمهوری اسلامی و قطع هر گونه وابستگی به امپریالیسم جهانی دست یابند.
تودههای مبارز و انقلابی باید در مسیر سرنگونی این حکومت دجال تشکل و سازماندهی خود را برای به وجود آوردن ارتش خلقی پیش برده تا توانایی مقابله با ماشین سرکوب و ضد خلقی تا بن دندان مسلح حکومت را داشته باشند.
«قهر ضد انقلابی را باید با قهر انقلابی پاسخ داد!»
صمد بهادری طولابی
۲ آذر ۱۳۹۸